تفکر طراحی (انگلیسی: Design thinking) از شیوههای نوین مدیریت بشمار میآید، که روشی خلاق برای حل مشکلات، با رویکردی انسان محور میباشد. هدف تفکر طراحی، تطبیق الزامات فنی و تکنیکی با نیازهای مردم و همچنین با استراتژی کسبوکار است. فرضیه مقدم آموزش تفکر طراحی این است که چگونه افراد و سازمانها بتوانند مهارت خودشان در حل مسئله را بهبود دهند، تا بتوانند برای مسائل دشوار و چند وجهی شان، راه حلهای مؤثر بیابند.
واژه تفکر طراحی از اینجا سرچشمه میگیرد که به دغدغههای غیرقابل کنترل انسان از طریق طراحی میپردازد. تفکر طراحی روشی رسمی برای راه حلهای عملی و خلاقانه با نیت کسب نتایج بهتر در آینده است. از این رو، تفکر طراحی، تفکری راه حل محور یا متمرکز بر راه حل است که با تمرکز بر یک هدف (یا یک وضعیت بهتر در آینده) شروع میشود، به جای اینکه یک مسئله مشخص را حل کند. تفکر طراحی جنبههای معلوم و مبهم موقعیت جاری را مورد شناسایی و بررسی قرار میدهد، تا پارامترهای پنهان و مسیرهای باز جایگزین که ممکن است به هدف منجر شوند را کشف کند. از آنجایی که تفکر طراحی، بر مبنای تکرار است، راه حلهای آنی پدید آمده این پتانسیل را دارند که مسیرهای جایگزین را مشخص کنند و چه بسا، مسئله نیز دوباره تعریف شود.
ثبت ديدگاه