«جان لارسون» نقش یک طراح صنعتی در فرآیند طراحی و توسعه محصول، ایجاد زبان طراحی، هویت برند و هویت سازمانی است. طراحان صنعتی عنصری حیاتی در این فرآیند به شمار میروند زیرا نسبت به تمایلات بازار و ترجیحات مصرفکننده دارای بینش هستند.
در حالی که بیشتر مردم تنها از اولویتها و ترجیحات خود، خانواده و دوستانشان آگاه هستند، طراح صنعتی یک عنصر طراحی خلاقانه به همراه درکی به مراتب عمیقتر از خواستهها و تمایلات بازارهای مختلف را به ارمغان میآورد. طراحان صنعتی جنبههایی از محصول را توسعه میبخشند که ارتباط احساسی با کاربر ایجاد میکند.
آنها برای خلق بهترین تجربه کاربری ممکن، تمامی جنبههای فرمی، تناسباتی و عملکردی را با هم ترکیب و یکپارچه میکنند. آنها همچنین طرحهایی با جذابیت بصری خلق میکنند که میتواند عمری طولانی داشته و این اطمینان را به وجود آورد که محصول از لحاظ ارگونومی، عملکردی، تعاملی یا زندگی برای کاربر مناسب است.
اینکه طراحان تا چه حد در این زمینه موفق باشند، به طور معمول تعیینکننده میزان موفقیت آن محصول در بازار است تا جایی که حتی چگونگی طراحی بستهبندی نیز میتواند بر مقدار فروش تاثیرگذار باشد.
در راستای ارائه طرحهای خلاقانهای که عملکردی، قابل تولید و بهصرفه باشند، حیاتی است که طراحان صنعتی به برآورده کردن نیازهای بیشتر ذینفعان در چرخه تولید محصول، از جمله مدیریت اجرایی، بازاریابی، مهندسی و تولید توجه کنند و با آنها همکاری داشته باشند. یک طراح صنعتی، برای تعیین نحوه مدیریت هزینهها با استفاده از روشهای گوناگون تولید، انواع مختلف مواد یا مکانیسمها، باید دارای توانایی ارائه گزینههای متعدد بوده و انعطافپذیری فنی و همکاری نزدیکی با مهندسان داشته باشد. از آنجا که امروزه تولیدکنندگان نسبت به قبل با در رقابت بیشتر و چرخه توسعه و پیشرفت سریعتری روبهرو هستند، طراحان صنعتی نیز با چالشهای زیادتری مواجهند. در کنار این، مصرفکنندگان نیز هر روز قدرت تشخیص بهتری پیدا کرده و رقابت در سطح جهانی به صعود خود ادامه خواهند داد. تیمهای طراحی و مهندسی هر روز در گستره جغرافیایی بزرگتری پخش شده و بخشهای فرآیند طراحی و مهندسی اغلب برونسپاری میشود. آنها باید در محیطهای توسعه جداگانه و تقسیمبندی شده کار کنند اما محصولات را سریعتر توسعه دهند. با گسترش پدیده جهانی شدن اینک طراحان صنعتی موظفند در طی فاز طراحی، فاکتورهای انسانی و جمعیتشناسی را با هم در نظر داشته باشند. طراحان علاوهبر اینکه باید انواع فرمها و ابعاد بدنی، جنسیت و محدودههای سنی مختلف را در نظر بگیرند، همچنین در تامین نیازهای مخاطبان جهانی باید فرهنگها، انتظارات، زیرساختها، باورها و ترجیحات متفاوتی را نیز مورد توجه قرار دهند. در این راستا یک طراح صنعتی باید توانایی اصلاح و تطبیق تغییرات مکرری را که به عنوان فرصتها و الزامات جدید بهوجود میآید داشته باشد.
امروزه این موضوع از هر زمان دیگری مهمتر شده است زیرا بازار محصولات نیز هر روز بیشتر در حال جهانی شدن است. به طور تقریبی در همه صنایع، یک طراحی ممتاز به شرکتها مزیت رقابتی مهم و قابل توجهی میدهد. در بازارهای امروزی، فرم، تناسبات و عملکرد از اهمیت بالایی برخوردارند زیرا اینها عواملی حیاتی هستند که تعیین میکنند آیا مشتریان همیشه و در هر بار استفاده از محصول تجربهای مثبت خواهند داشت یا خیر. موثرترین راه دستیابی به این مهم برای فرآیند طراحی صنعتی این است که به طور تنگاتنگی با کل چرخه طراحی و توسعه محصول یکپارچه شده و توسعه یابد.
برای نیل به این هدف، لازم است طراحی صنعتی از همان ابتدا به فرآیند طراحی و توسعه محصول ورود کند. شرکتهایی که فرآیند طراحی صنعتی را به پایان چرخه تولید منتقل کرده یا به طور کلی آن را حذف میکنند، برای کسب موفقیت در بازارهای مصرفکنندهمحور امروزی کاملا دچار مشکل خواهند شد.
ثبت ديدگاه